Presentasjon lastes. Vennligst vent

Presentasjon lastes. Vennligst vent

دانشگاه جامع علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین

Liknende presentasjoner


Presentasjon om: "دانشگاه جامع علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین"— Utskrift av presentasjonen:

1 دانشگاه جامع علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
بسم الله الرحمن الرحیم مرکز آموزش جامع علمی - کاربردی سواد هنری نادر نصیری دانشگاه جامع علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین پاییز 92

2 هنر از دیدگـــاه قـــرآن
فصل اول هنر از دیدگـــاه قـــرآن

3 هنر آفرینش انسان است. به توان ، اثر و کاری که از تصور و آفرینش انسان شکل یافته است، هنر می گویند. امر هنری الزاما با زیبایی همراه نیست یا زیبایی شناسی یکتایی ندارد ولی همواره با خلاقیت انسان همراه است.

4 واژه شناسی واژه هنر در زبان سانسکریت،ترکیبی از دو کلمه سو به معنی نیک و نر یا نره به معنای زن و مرد است،در زبان اوستایی سین به ها تبدیل شده و واژه هونر ایجاد گشته است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده است که به معنای انسان کامل و فرزانه است.

5 در ادبیات ایران در دوره اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد و هنر به معنای کمال ، فضیلت ،هوشیاری،فضل،تقوی،دانش و کیاست و...به کار رفت،که دارای بار معنایی عام بود:

6 به دشمن نمایم هنر هرچه هست/ز مردی و پیروزی و زور دست (فردوسی)
چون غرض آمد هنر پوشیده شد/صد حجاب از دل به سوی دیده شد (مولانا جلا‌الدین محمد بلخی)

7 هنرهای زیبا مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم می‌شوند: · ۱- موسیقی
·         ۱- موسیقی ·         ۲- هنرهای دستی مانند:مجسمه سازی، شیشه گری و ... ·         ۳- هنرهای ترسیمی شامل: نقاشی و خطاطی و... ·         ۴- ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه ، فیلمنامه و نثر ·         ۵- معماری ·         ۶- رقص و حرکات نمایشی ·         ۷-هنرهای نمایشی:فیلم و سینما و تئاتر و ...

8 وجوه مشترک آثار هنری تخیل به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل گیری اثر هنری است همچنین همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او.

9 هنر های سنتی هنرهای سنتی،هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند.

10 هنرهای سنتی ایران را به ۵ دسته عمده تقسیم می‌کنند:
·         ۱.شعر و ادبیات ·         ۲.موسیقی ·         ۳.معماری و هنرهای وابسته ·         ۴.نمایش‌های سنتی و آیینی ·         ۵.صنایع مستظرفه(که بجز ۴ دسته بالا همه آثار هنری را شامل می‌شود)

11 تاریخ هنر انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده‌اند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش می‌جویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ،‌ زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکل‌های مختلفی درک می‌کنند.

12 بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ،‌ هنرها شاخه‌های مختلفی را تشکیل داده‌اند. اما همچنان که گفته شد ،‌اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که می‌طلبد ،‌باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدم‌ها هدیه کنیم . این می‌تواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دوره‌ای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .

13 یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،‌بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر می‌گذارند . امروز هر کسی می‌داند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامی‌بینیم ،‌در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق می‌کند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود می‌گذارند.

14 هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند
هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس می‌تواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،‌یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد .

15 بسیاری از رشته‌ها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ‌،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب می‌آید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ،‌ یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم می‌کند .

16 ضرورت توجه به هنر و تبیین حدود و مرزهای ان با عنایت به سه نکته بیشتر روشن می شود .
قدرت هنر: چنان که در ادامه - در ضمن یاد کرد عناصر اثر هنری بیان خواهیم کرد- هنراز رسایی ، پذیرش بیشتر وسرعت در انتقال پیام برخوردار بوده و به خاطر جهانی بودن زبان ان در میان راههای مختلف پیام رسانی پذیرفته ترین راه می باشد

17 توجه قدرتهای باطل کیش به قدرت جایگاه هنر:
دریافت نقش هنر درهدایت یا ضلالت مردم امری نیست که بتازگی روشن شده ، باشد لیکن در عین حال به نظر می رسد در عصرهای اخیر قدرتهای جهانی به نقش هنر در تحقق منابع پلید خود ، بیش از پیش پی برده اند .

18 سرمایه گذاری میلیاردها دلاری در توسعه و رونق هالیوودها ، ساختن فیلمهای خشن و ضداخلاقی ، توسعه برنامه های ویدئویی و ماهواره ای ، رمانهای منحرف کننده و .. همگی حکایت از این توجه خطر افرین به نقش منفی هنر دارد .

19 انقلاب اسلامی به دو دلیل به هنر نیازمند است :
ابلاغ پیام مقابله با شبیخون فرهنگی تنها راه مقابله با فرهنگ ، خود فرهنگ است .

20  مفهوم هنر هنر در لغت به معنای « فن ، صنعت ، علم ، معرفت ، امری توام با ظرافت و ریزه کاری ان درجه از کمال که  فراست و فضل را در برداشته و نمود ان صاحب هنر را برتر از دیگران بنمایاند،کیاست، زیرکی، خطرو اهمیت ، لیاقت ، کفایت و کمال » امده است . هنردر مفاهیم دیگری نیز ، از جمله « عشق » و « حقیقت » امده چنان که حافظ در شعر ذیل  هنر را به ترتیب- در دو معنی- به کار برده است

21 . هنردر مفاهیم دیگری نیز ، از جمله « عشق » و « حقیقت » امده چنان که حافظ در شعر ذیل  هنر را به ترتیب- در دو معنی- به کار برده است بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش که بنده را نخرد کس به عیب بی هنری روندگان حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس ان کس که از هنر عاری است

22 درمعنای اصطلاحی هنر ، اختلافات زیادی به چشم می خورد که نشان می دهد هنر به خاطر عمق و گستردگی و ظرافت خود ، درعین پیدایی ناپیداست؛

23 تولستوی ، نویسنده کتاب معروف«هنرچیست ؟» می نویسد :
«براستی هنر که از دیرباز از زمان افلاطون و ارسطو این همه گفت وگو در پیرامون خود برانگیخته ، چیست ؟ ایا هنر از درون انسان بر می خیزد ؟ ایا مائده ای است اسمانی که ازماورای ابرها به روح وجان حلول می کند؟یا نه،امیزه ای است ازتمامی اینها و یا به باور « فروید » تبلور امیال سرکوفته ادمی است ؟»

24 « هنر وسیله ای است برای ثبت و ظبط احساس انسانی در قالب مشخص و نیز انتقال ان در خارج از عوالم ذهنی و همچنین تفهم ان احساس هنر به دیگران است »

25 هنرمند کسی است که : « اندیشه ها و عواطف خویشتن را یا از طریق « قلم » یا « قلم مو » و « چکش » یا ابزار تولید آواها به صورت « شعر » ، « نثر » و « نقاشی » و « تندیس » و « موسیقی » به  منصه ظهور برساند و بدین وسیله دیگران را در مسیر فکری و عاطفی خود قرار دهد .

26 دیرینه هنر: باستان شناسان معتقدند که نشانه هایی از هنر در دوران قبل از تاریخ ، یعنی دوره پارینه سنگی ( از حدود تا ) سال قبل از میلاد یافت شده است . ( در این دوره ) « نقاشی بر سقف دیوار غار، و نیزکنده کاری روی سنگ ، با دوده زغال یا سوخته استخوان مخلوط با پیه جانوران ویا بارنگیزه های کانی ، مانند :  گل اخرا و خاک سرخ ، با نقوش ساده و انتزاعی » صورت می گرفته است .

27 در دوران « نو سنگی » ( حدود هشت هزارسال قبل از میلاد ) نیز ، هنر به رشد خود ادامه داده است که نگارینه های سفالین به جا مانده از ان حکایت دارند . در عصر مس و سنگ نیز ، پیکره ها ، ظروف ، چوبهای منبّت کاری شده ، شیشه گری و ترصیع سنگهای قیمتی ، نشانه ای ازرونق و رواج هنردرمیان انسانهای باستان است که اثار کشف شده ازانها هم اکنون در موزه ها نگهداری می شود

28 در مصر باستان ، پیگر تراشی ، نقاشیهای دیواری ، سفالگری لعابی ، صنعت شیشه برای ساختن ظروف و اشیاء تزئینی کوچک و ... از جمله هنرهای رایج انان بوده است .

29 در ایران دوره هخامنشیان هنرهای فرعی از جهت کمال مهارت فنی از دیگران چیزی کم نداشته است ، به گونه ای که ساخته های دست پیشه وران و هنر ورزان ایرانی چون تحفه هایی گرانبها به دورترین نقاط جهان ان روز، صادر می شده است .

30 هنر اسلامی کریستین پرایس ، شکوفایی هنر اسلامی را در اثر برخورد با تمدن سایر ملل می داند و می گوید : « داستان هنر اسلامی با چکاچک شمشیر و اوای سم ستوران در بیابانها و بانگ بلند پیروزی « الله اکبر » اغاز می شود . »

31 نویسنده کتاب خلاصه هنر معتقد است که شکوفایی هنر اسلامی ، مرهون فتوحات مسلمین و اشنایی با فرهنگ و تمدن ملل متمدن بوده است .

32 گوستا ولوبون ، مورخ شهیر فرانسوی ، پاره ای از این دیدگاهها را مخدوش می داند.
او معتقد است اساساً شرق دارای فرهنگ و تمدن ریشه ای بوده و اعراب مردمانی اشنا به تمدن بوده اند . وی می گوید : « همیشه مشرق زمین مرکز مردان دانشمند و بزرگان صنعت و علمای ادب بوده است .»

33 به نظر می رسد عامل اساسی ای که در شکوفایی تمدن اعراب و ظهور هنرهای مختلف در میان مسلمانان نقش داشته و کمتر بدان توجه شده ، بخشی از تعالیم قران و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) بوده است . تشویق نسبت به علم وفن ، تمجید از دانشمندان و هنرمندان می توانسته است در رویکرد عمیق اعراب تازه مسلمان به دانش و هنر نقش بسزایی داشته باشد .

34 کارل جی دوری می نویسد : « در اسلام ، هنر و ایمان پیوند ناگسستنی دارند و در چهارچوب قوانین سخت ، ازادی بسنده برای هنرمندان به منظور خلق اثار هنری نهاده شده است ، محور هنر اسلامی برپایه تعالیم پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و اله) گذاشته است ؛ تعلیماتی که معنی را مرکز نقل هنر قرار داده است .»

35 نقش هنر در حفظ آثار اسلامی
هنر خط و بقای نص قران: چنان که تاریخ به ما گزارش کرده است، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) از نخستین روز نزول قرآن به مساله کتابت قران توجه تام داشته ، عده ای از اصحاب را به عنوان « کاتبان وحی » به این کار مامور نموده بودند .

36 هر گاه ایه یا سوره ای نازل می شد، حتی اگرشب هنگام بود، یکی از کاتبان را احضارکرده ، آیات را بر او املاء می نمود . این تلاش و نیز عنایت مسلمانان به حفظ قران به عنوان یکی از وظایف تقوایی باعث حفظ قران شده است . بعد از جمع اوری قران و یکدست شدن قرائت ان در عهد عثمان ، تلاشهای بسیاری برای کتابت مجدد همراه باضبط رسای واژگان اعراب ان و علایم دیگر انجام گرفت.

37 باید توجه داشت که از جمله عواملی که باعث اختلاف مسلمانان در قرائت قران شد نارسایی کتابت ان بوده است که پس از ان با درک این مشکل ، با همت خوشنویسان متبحر ، قران به شیوه صحیح و رسایی نگاشته شد . اولین خوشنویس که به نگارش قران همت گمارد ، خالدبن ابی الهیاج بود .

38 هنر معماری و حفظ اثار اسلامی
خانه عبادت خداوند ، چنان مهم است که صاحبان تمام ادیان برای خود ، جایگاهی ویژه عبادت دارند ( چون کلیسا برای مسیحیان ، کنیسه برای یهودیان ، معابد برای هندوان و ...) بدین جهت پیامبر (صلی الله علیه و اله) پس از هجرت از مکه و پیش از ورود به مدینه ، اقدام به ساختن مسجد قبا می نماید .  

39 اولین گام فرهنگی مسلمانان پس از فتح شهرهای مختلف ، ساختن مسجد بوده است
اولین گام فرهنگی مسلمانان پس از فتح شهرهای مختلف ، ساختن مسجد بوده است . عنایت به بارگاههایی که به عنوان تکریم و حفظ خاطره بر مزار بزرگان دین ساخته شده ، همگی از ارتباط تنگانتگ بین فرهنگ دین و این اثار حکایت دارد ؛ چنان که قران کریم از ساختن مسجد بر غار اصحاب کهف یاد کرده است .

40 معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می اراستند
معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می اراستند . برای مثال درعهد سلجوقیان اجر کاری ، در عهد ایلخانان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری رواج بیشتری داشته است .

41 طبقه بندی هنرها هنرهایی که از رهگذر بیان ادمی به ظهور می رسد ؛ همچون شعر ، نشر ، خطابه قصه و ... که از جمله هنرهای گفتاری هستند . هنرهایی که وسیله ظهور انها دست ادمی است همچون هنر نقاشی ، مجسمه سازی ، خوشنویسی ، معماری ، گرافیک ، فیلم و .... هنرهایی که تقریبا تمام اعضای ادمی درظهورانها دخالت دارند ؛ نظیر هنر نمایش ، تردستی ، اکروبات و ... تقسیم بندی دیگری نیز ، می توان بر اساس صفتی برای هنر قابل شد که اثر هنری پس از ظهور به واسطه ان تعریف شده و از دیگر اقسام، تا حدودی متمایزمی گردد. هنر با این معنا به هنرهای مصور، مصوت ، هنر امیخته با صنعت و .... تقسیم می گردد.

42 هنرهای امیخته با صنعت فراوان اند که از ان جمله است :
صنایع هنری مربوط به خانه واسباب خانه؛ نظیرصنعت قالیبافی ، جاجیم بافی ، گلسازی ، منبت کاری ، مینا کاری و ... صنایع تزیین شهرها ؛ از قبیل ، پارک و محوطه سازی ، نقشه های زیبای شهر سازی و .... صنایع مربوط به زینت الات و البسه ؛ نظیر مد لباس ، جواهر سازی ، زرگری ، حصیر سازی و .... صنایع مربوط به کتاب؛ نظیرصفحه ارایی ،صحافی ،تذهیب ،گرافیک و ...

43 بررسی علل روی اوری ادمی به جلوه های هنری
همان گونه که دیرینه هنر نشان داده است ادمی همواره به هنر و مظاهر هنری علاقمند بوده ، هر از چند گاهی با خلق اثار هنری -هر چند در حد بسیط- میل و کشش خود را پاسخ می داده است . این کشش همچنان پا برجاست و امروزه هنر و مظاهر مختلف ان ، چه در قالبهای قدیم و چه در قالبهای جدید چون فیلم و سینما در همه شوون زندگی ادمی حضور فعال دارند .

44 هماهنگی بافطرت فطرت یا نهاد ادمی همان درون مایه روان اوست که بدان سرشته شده است . مفهوم فطرت ان است که در روح و روان ادمی ، میل و کششی به اموری لطیف نهاده شده است که سمت وسوی این کشش نیز ، ماّلا به خوبیها و زیباییهاست .

45 قران کریم بر اصل فطرت تکیه نموده و گفته است .
فاقم و جهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها روی به دین حنیفی بیاور ( که ) فطرت خداوند است . همان که خداوند ، مردم را بر ان ( اساس ) پدید اورده است .

46 از ویژگیهای امور فطری ، همگانی بودن ، محدود به زمان خاصی نبودن ، نیاز به تعلیم و تعلم نداشتن و ... می باشد ، و نیک می دانیم که تمام این ویژگیها در مورد میل به زیبایی ، صادق است ، زیرا ایجاد میل و کشش به زیبایی ، برای هیچ فرد تکیه بر غیر ندارد ، چنان که نمی توان برای ان زمان مشخص کرد و در هماره تاریخ ، این کشش وجود داشته است . و همچنان که نیاز به اموزش نیز ندارد .

47 رسایی هنر در تتبین مقاصد
هنر با بهره گیری ازذوق وخلاقیت ادمی ازچنان لطافت و نرمی ای برخورداراست که با استفاده از ان براحتی تمام می توان عالیترین مقاصد را تتبین نمود ، کاری که اگر هنربه مدد ادمی نیاید ، براستی در پاره ای از مواقع سخت و دشوار می نماید.

48 رهبر فرزانه انقلاب حضرت ایه الله خامنه ای ( مدظله ) در این باره اورده اند :
« شعر و هنر ، زیباترین قالب برای همه پیامها نوین و مایه گسترش و نفوذ این پیامها تا هر سوی خطه دلها و جانهای انسانی است .»

49 قران برای ان که حقیقت شرک وفرایند ان را در سقوط ادمی در سخت ترین جایگاه ممکن نشان دهد . چنین اورده است : و من یشرک بالله فکانما خرّ من السماء فتخطفه الطیّر او تهوی به الریح فی مکان سحیق ) هر کس به خداوند شرک ورزد ، گویی از اسمان افتاده و پرنده ای او را در ربوده ، یا او را به جایی دوردست در انداخته است .

50 بنی ادم اعضای یکدیگرند               چو در افرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد اورد روزگار         دگر عضوها را نماند قرار 

51 نکته اساسی دیگری که در رسا بودن اثر هنری نقش دارد ، عدم رهیافت استدلال و برهان و پیچیدگیهای عقلانی ویژه اثار علمی در ان می باشد . بدین خاطر گفته اند که زبان علم و فلسفه ، زبان ویژه برخی از مردم است ، در حالی که در اثر هنری ، فهم ان برای همگان میسر می باشد .

52 پذیرشمندی بیشتر هنر در بین روشهای پذیرفته شده برای رساندن پیام، ان که بیشترازهمه مورد توجه است، استفاده ازروش غیرمستقیم است .

53 ان جا که امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) برای تتبین خطای پیرمرد ، وضو می سازند و او را به قضاوت می خوانند  پیدا ست که اگر روش غیر مستقیم با بهره گیری از اثر هنری همراه باشد ، تاثیر ان دو چندان خواهد بود .

54 فاقصص القصص لعلهم یتفکرون  
پس داستانها را حکایت کن ! شاید که ( درانها) بیندیشند. لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الابصار به حقیقت که در داستانهای انها برای بینش مندان ، پند اموزی است

55 هنر ، زبان جهانی از جمله موانع اساسی بر سر راه انتقال فرهنگها تفاوتهای زبانی است که ارتباط با دیگران ، بجز از راه فراگیری زبان ممکن نمی باشد . از این رو ، مقوله های هنری بیانی نیز ، که برگفتار تکیه دارند ، از چنین محدودیتی برخور دارند ؛ اما برخی ازهنرها چنین نیستند و براحتی قابل انتشار می باشند .

56 مسابقات جهانی ، جوایز بین الملی ، وجود سازمانهای تشویق کننده نسبت به اثار هنری ، حکایت از بین الملی بودن زبان هنر دارند . به همین خاطر اگوست کنت با اعتقاد به این که هنر ، زبان بین الملی است ، اصرار دارد که تمام کودکان باید نقاشی و موسیقی را فرا گیرند .

57 ماندگاری هنر: یکی از دلایلی که پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله ) و نیز اهل بیت (علیهم السلام) به شعر و شاعران درست اندیش ، توجه تام داشته ، در حوادث مهم از ایشان کمک می خواستند توجه به ویژگی ماندگاری شعر بوده است .

58 در جریان حادثه غدیر ، پیامبر (صلی الله علیه و اله) از حسان بن ثابت خواست تا درباره ان ، شعر بسراید که شعر وی امروز یکی از دلایل تاریخی غدیر خم در ولایت حضرت علی (علیه السلام) است .

59 نکته دیگر این است که شاید ترس حکمرانان ستمگر از شاعران ، همواره باعث می شده است که شعر انان را پاس داشته ، مال فراوان بر ایشان بذل نمایند .به عنوان مثال بهترین شاهدی که خسیس بودن سلطان محمود غزنوی را به تصویر کشیده ، اشعاری است که در مذمت او سروده شده است : نبودش ز فضل سخاوت شرف         نگه داشتی در به سان صدف     خزاین بسی داشت پرازگهر           ولی زان نشد مفلسی بهره ور

60 سرعت انتقال پیام به وسیله هنر
اثار هنری معمولا بسیار سریعتر از هر اثر دیگری در میان مردم جای خود را بازمی کنند . البته میزان سرعت و دامنه گسترش ان به میزان برتر ان اثر ، بستگی تام دارد . فیلمی که یک فیلمساز غیر مشهور در منطقه گمنام و با امکاناتی اندک ساخته باشد . در صورتی که از ویژگیهای یک اثر برتر هنری برخوردار باشد . بسرعت مرزهای شهر و استان و حتی کشور را در نوردیده ، در محافل جهانی سینمایی به نمایش در می اید .

61 رابطه قرآن و هنر بزارهای هنری، یکی از رساترین، بلیغ‎ترین و کاری‎ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. در واقع، هنر نیز یک شیوه بیان است، یک شیوه ادا کردن است، منتها این شیوة بیان از هر شیوة تبیین دیگر، رساتر، دقیق‎تر، نافذتر و ماندگارتر است.

62 برای نشان دادن اهمیت انفاق در راه خدا، گاهی می‎گوییم: «هر کس برای خشنودی خدا اموال خود را انفاق کند» چند برابر آن پاداش خواهد داشت. قهراً این سخن، یک بیان واقعی یا عادی و یا علمی است. اما هنگامی که همین مفهوم را در آیه 261 سوره بقره، مشاهده می‎کنیم، می‎بینیم، قرآن کریم این تعبیر را در قالب یک بیان «هنری» در آورده و در آن، یک رابطه جدید بین انفاق و دانة گندم به تصویر کشیده شده است: «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‎کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند».

63 . در یک نگاه کل، چنین می‎توان گفت: هر چند در قرآن کریم، به صراحت آیه‎ای دربارة هنر و ارزش آن وارد نشده است، ولی از آن جا که دعوت قرآن کریم و اسلام به چیزهایی است که در فطرت آدمی است میل به زیبایی و استفاده از شیوه‎های مختلف هنری برای جذب بیشتر از امور فطری است که در وجود انسان است و قهراً قرآن کریم می‎بایست، به گونه‎ای به زیبایی هنر و ارزش آن پرداخته باشد.

64 برخی آیات که در این زمینه وارد شده‎اند عبارتند از:
1. «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ ...؛ (سجده، 7) او همان کسی است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید ...». 2. «وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ ...؛ (غافر، 64) و شما را صورت گری کرد و صورتتان را نیکو آفرید ...». 3. «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ ...؛ (مؤمنون، 14) پس بزرگ است، خدایی که بهترین آفرینندگان است ...». 4. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ...؛ (بقره، 138) رنگ خدایی (بپذیرید رنگ ایمان، توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است! ...». 5. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ ...؛ (اعراف، 32) بگو چه کسی زینت‎های الهی را که برای بندگان خود آفریده روزی‎های پاکیزه را حرام کرده است؟ ...»

65 هنر و اشکال هنری در قرآن:
هنر آهنگ مراد از آهنگ، آوا داشتن و تجانس و توازن عبادات قرآنی است. عالی‎ترین هنر در پیوند میان اصوات و صداها، تلاوت قرآن کریم است، که همواره مورد ستایش پیشوایان دین قرار گرفته است و در قرآن کریم نیز بدان تأکید شده است.

66 شعر شعر نه تنها از نظر تاریخی، حجم بسیار بزرگی از ادبیات عرب را به خود اختصاص داده، بلکه دیوان زبان عربی و شناسنامه تاریخ آن است. اسلام، این کار هنری را به رسمیت شناخت و به تشویق آن پرداخت، به شاعران پایگاهی ارزشمند و والا و وعده ثواب اخروی داد.

67 قرآن، ضمن نکوهش از شاعران بی‎هدف که جز تأمین منافع مادی و ارضاء نامشروع احساسات جنسی و غرائز پست حیوانی، محرک و انگیزه‎ای ندارند. به تجلیل از شعراء و گویندگانی پرداخته که سرودة آنان را احساسات پاک و شورانگیز، از عشق به بیان حقیقت، مبارزه با باطل و دعوت به کارهای نیک، برخوردار است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ، نیز دربارة‌این دسته از شعراء فرموده: «ان من الشعر لحکمة؛ پاره‎ای از شعرها دانش و حکمت است.»

68 هنر قصه در قرآن یکی از شیوه‎های جذب مخاطبین و تأثیرگذاری مطالب، بیان آن‎ها در قالب داستان است که در تعالیم انبیاء الهی ـ علیهم السلام ـ و کتاب‎های آسمانی و آموز‎ش‎های دینی، برای پیام رسانی بیشتر و تأثیر تربیتی مؤثرتر، مورد توجه قرار گرفته است.

69 هنر نوشتن ویژگی نوشته آن است که خطاب به شخص یا اشخاص و یا مردمی مشخص و معین در قالب نوشتار می‎باشد. خداوند متعال، در قرآن کریم، به قلم نیز ارزش داده و به آن سوگند یاد کرده است: «سوگند به قلم و آن چه با قلم می‎نویسند»، از ظاهر آیه فوق بر می‎آید، منظور از قلم، مطلق هر نوشته‎ای است که با قلم نوشته می‎شود، از این جهت به آن سوگند یاد کرده، زیرا قلم و نوشته، از عظیم‎ترین نعمت‎های الهی است که خداوند بشر را به آن هدایت کرده است.

70 فصل دوم نوع گرایی

71 نوگرایی، که از آن به نام‌های تجدد یا مدرنیسم modernism نیز یاد می‌شود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیده‌های فرهنگی نو و پیشرفته‌تر و کنار گذاردن برخی از سنت‌های قدیمی است.

72 نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است
نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی یا مدرنیسم، گستره‌ای از جنبش‌های فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف می‌کند.

73 این واژه مجموعه‌ای از جنبش‌های هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ داده اند، در بر دارد.

74 نوگرایی، جریانی فکری به معنای استفاده انسان از دانش، فناوری و توان تجربی خود برای تولید، بهبود و تغییر محیط خود است. پیدایش مدرنیسم در غرب را می‌توان واکنشی بر ضد سنت و دین مسیحیت دانست.

75 مولفه‌های نوگرایی انسان‌محوری: انسان محوری به معنای باور به قدرت اندیشه انسان. ماده‌گرایی: جهان‌بینی مدرن نیازهای روحانی انسان را به نیازهای عاطفی او تحویل می‌کند. خردگرایی: نگرش به جهان به صورت عقلانی و بر اساس خرد و استدلال.

76 نوگرایی در عرصه‌های مختلف

77 نوگرایی در فلسفه در فلسفه نوگرا نوع تازه‌ای از اندیشه مبتنی بر خرد نقاد جانشین ایمان مطلق می‌شود و در نتیجه عرصه فلسفه به کلی دگرگون می‌شود و دیگر جایی برای اسطوره و خرافه در این عرصه باقی نمی ماند.

78 نوگرایی در عرصه دانش با تغییر فلسفه، علم نیز مسلما تغییر خواهد کرد، نوگرایی نخستین دلیل پیشرفت علمی بشریت در تمام دورانها بوده است، تبدیل کیمیاگری به شیمی دقیقا یک محصول از نوگرایی است.

79 مشاهده علمی بر اساس روش علمی انجام می‌شوند و علم نیز همچون سیاست در جامعه مدرن به عرصه عرفی و عمومی وارد می‌شود. در ملکوت علم نیز همچون فلسفه جایگاهی برای اسطوره‌ها و... دیده نمی‌شود.

80 نوگرایی در عرصهٔ اقتصاد
وجه مشترک جوامع فئودالی نوعی تفکر اقتصاد طبیعی و حاکمیت سنت ایستاست. نوگرایی پرچمدار خردمداری، اقتصاد کالایی و جهانگشای سرمایه داری، فروپاشی سنت و پیدایش جامعه مدنی است.

81 نوگرایی در عرصه هنر در عرصه هنر، نوگرایی، به صراحت ایدئولوژی رئالیسم را رد می‌کند و در یک رویکرد انتقادی به کارهای گذشته از طریق بازنویسی، تجدید نظر، تقلید مسخره آمیز در اشکال جدید، الحاق و تکرار به گسترش مفاهیم و خلق هنری می‌پردازد.

82 هر چند در مورد تاریخ آغاز مدرنیسم در عرصه هنر توافق نظر بین تاریخ‌نویسان و متفکران وجود ندارد، اما به شکل خاص قرن بیستم، محمل شکوفایی و اوج مدرنیسم در هنر است.

83 نوگرایی در ایرن با توجه با اینکه بیش از اینکه فکر نوگرا وارد ایران بشود و نوگرایی فکری لحاظ گردد، محصولات و ساختارهای مدرن از جوامع مدرن وارد ایران شده است و می‌شود، همیشه این خطر وجود دارد که هویت ایرانی در این حرکت به سمت مدرنیته لحاظ نگردد و از نگاهی نقادانه نسبت به فرایند جهانی سازی، در روند تبلور نوگرایی این خطر بسیاری از کشورها را تهدید می‌کند که همه فرهنگ‌ها شبیه هم شوند.

84 وجود تفاوتهای بنیادی بین نژادها و فرهنگ‌ها ایجاب می‌کند که نسخه مدرنیته به گونه‌های متفاوت و به صورت بومی و با لحاظ کردن روحیات فرهنگ بومی برای فرهنگ‌های مختلف پیچیده شود.

85 فصل سوم درباره هنر مدرن پال کله (Paul Klee)

86 مقاله " درباره هنر مدرن" پال کله در سال 1945 ، بيست سال پس از سخنرانی وی منتشر شد. به همين دليل اين مقاله به اندازه " (1925)Pedagogical Sketch book ، مشهورترين اثر وی، همه گير نشد.

87   کله ( ) در سوئيس متولد شد و در 1898 برای تحصيل در رشته هنر به مونيخ رفت. اگرچه کله و کاندينسکی سالها در "باواريا" زندگی می کردند اما بنظر می رسد با يکديگر آشنايی ندا شتند. آنها سرانجام در سال 1911 با يکديگر ملاقات کردند و کله سال بعد در دومين نمايشگاه بلاريته شرکت کرد.

88 رويداد مهم ديگر ملاقات وی با ربردلنه در سال 1912 بود
رويداد مهم ديگر ملاقات وی با ربردلنه در سال 1912 بود. کله مقاله وی درباره نور را ترجمه کرد و اين مقاله در ژانويه 1913 در ماهنامه " دراستروم " منتشر شد. در اين زمان پرداختن بيشتر وی به مقوله رنگ، در کنار توانايی شکوفای گرافيکی اش، او را به شهرت رساند.

89 وی در 1920 کتاب Creative Credo را تاٌ ليف کرد
وی در 1920 کتاب Creative Credo را تاٌ ليف کرد. سال بعد به باهاس رفت و در آنجا همکاری مجدد وی با کاندينسکی آغاز شد. کتاب Pedagogical Sketch book او که مستقيماً برگرفته از تجربيات او از تدريس است همانند کتاب Point and line to plane کاندينسکی در باهاس منتشر شد. اين کتاب مجموعه ای از عقايد بحث برانگيز درباره اشکال و دياگرامهای خطی است.

90 در کتاب " در هنر مدرن" وی بيشتر سبک زيبا شناسی خود را، البته نه به شکل ماوراء طبيعی مطرح می سازد. اين مقاله آميزه ای است از شعر حسی و عقل سليم. در واقع اين مقاله از بهترين مدافعان هنر مدرنی است که اگرچه کاملاً انتزاعی نيست اما ديدگاه هايش بسيار از دنيای هر روزی دور است.

91 ”درباره هنرمدرن" متن سخنرانی وی در جنا کانستورين (Jena Kunstverein) در سال 1924 است. ياد داشتهايی که وی در سخنرانی اش مورد استفاده قرار داد اولين بار توسط انتشارات Verlag Bentli در سال 1945 منتشر شد. اولين نسخه انگليسی آن توسط انتشارات Faber and Faber در سال 1948 در لندن با عنوان " درباره هنرمدرن پال کله " ترجمه پل فينالی، با مقدمه ای از هربرت ريه، منتشر شد.

92 متن مقاله سخن گفتن در اينجا در حضور آثارم که بايد خود بيانگر خويش باشند بسيار دشوار است. اگرچه بعنوان يک نقاش احساس می کنم قادرم ديگران را به سمتی ببرم که خود به سوی آن کشيده شده ام اما نگران اين هستم که آيا چنين حقی را دارم و آيا تنها به کمک کلمات از عهده آن برمی آيم؟  فکر اينکه شما سخنانم را نه به تنهايی بلکه مکمل نقاشی هايم تلقی می کنيد مرا آسوده می سازد. اگر تا حدی در اين کار موفق شوم بسيار راضی و خشنود خواهم شد

93 برای اينکه به زياده گويی متهم نشوم سخنان خود را محدود می کنم به توضيح روند خلاقی که درطی تکميل يک اثر هنری در ناخودآگاه هنرمند روی می دهد.

94 به نظر من هنرمند تنها درصورتی مجاز به استفاده از کلمات خواهد بود که هدفش مطرح کردن ديدگاه جديدی باشد. درواقع برای رها کردن ذهن مخاطب از نگرشهای آگاهانه ذهن و اهميت و تاٌثيری که بر محتوا دارد. مطرح کردن يک ديدگاه جديد است که مرا به حرف زدن وامی دارد.

95 زمانی که درک متقابل امکان پذير باشد و هنرمند ديگر بعنوان انسانی متفاوت از ديگران درنظر گرفته نشود و او را نيز انسانی بدانيم که همانند ديگران ناخواسته به اين دنيای متنوع پرتاب شده و تنها تفاوتش با ديگران در اين است که او توانسته با استعداد خاص خود به مهارت زندگی دست يابد و از ديگرانی که وسيله ای برای ابراز خلاقيت خود از طريق هنر ندارند خوشحال تر است، می توانيم به درک متقابل دست يابيم.

96 هنرمند اين جهان را بررسی کرده و به گمان ما، به آرامی راه خود را در آن يافته است. حس شهودی وی به جريان تصورات و تجربيات او نظم بخشيده است. اين حس شهودی موجود در طبيعت و زندگی واين آرايش بالنده را من به ريشه درخت تشبيه می کنم. از ريشه است که انرژی همانند شيره درخت، در هنرمند جريان می يابد و به چشمانش می رسد.بنابراين او حکم تنه درخت را دارد. خسته و منقلب از فشار جريان او تنها ديده هايش را در اثرش پياده می کند. تاج درخت در زمان و مکان گسترش می يابد، اثر هنرمند نيز دقيقاً چنين حالتی دارد.

97 همه قبول دارند که تاج و ريشه درخت يکسان رشد نمی کنند
همه قبول دارند که تاج و ريشه درخت يکسان رشد نمی کنند. ميان بالا و پائين درخت هيچ تشابه ظاهری وجود ندارد. کاملاً واضح است که عملکرد گوناگون اجزای مختلف در آنها تفاوتی بوجود می آورد.فقط هنرمند است که اين فرمهای برگرفته از طبيعت را بنا به نياز اثرش ناديده می گيرد و حتی به عدم مهارت و تغيير عمدی واقعيتها محکوم می شود.و با اين حال، در مقام مشخص خويش بعنوان تنه درخت، فقط آنچه را که از ريشه در وی جريان يافته را جمع آوری و منتقل می کند. نه کاری انجام می دهد و نه حکمی صادر می کند. فقط منتقل می کند. موقعيت او چندان مهم بنظر نمی رسد. زيبايی تنه درخت در برابر زيبايی تاج آن هيچ است.

98 شناخت ماهيت کلی چيزی که از اجزای گوناگون متعلق به ابعاد مختلف تشکيل شده باشد، بسيار دشوار است. و نه تنها طبيعت بلکه هنر که تغيير يافته طبيعت است، هردو چنين ماهيت هايی هستند.     درک چنين ماهيتی برای خود انسان دشوار است چه برسد به اينکه بخواهد ديگری را به چنين شناختی هدايت کند.  و اين به آن دليل است که روشهای انتقال مفاهيم سه بعدی در فضا، محدود است و محدوديت کلامی نيز وجود دارد.

99 بدون درنظر گرفتن بررسی هايی که هر جزء به تنهايی ايجاب می کند نبايد فراموش کرد که هر جزء تنها بخشی از يک کل است. در غير اين صورت در مواجهه با اجزای ديگری که ابعاد جديدی دارد و در جائی قرارگرفته اند که همه ابعاد شناخته شده قبلی محو است، دچار مشکل می شويم.

100 ما به هر بعدی که با گذشت زمان از نظر ناپديد می شود می گوئيم: تو به گذشته تعلق داری. اما بعيد نيست که در آينده بازهم در بعد جديدی يکديگر را ملاقات کنيم و بار ديگر تو به حال تبديل شوی اگر با گسترش بعدها، در درک بخشهای مختلف ساختار دچار مشکل شويم بايد بسيار صبور باشيم.

101 خلق يک اثر هنری خواه ناخواه با تغيير شکل فرمهای طبيعی همراه است چرا که ناگزير وارد بعد خاصی از هنر تصويری می شود. اين ابعاد خاص چه هستند؟ خط – تناليته و رنگ، فاکتورهای ظاهری که هرکدام کم و بيش محدوديتهای خاص خود را دارند.

102 در اين ميان، خط، تنها به عنوان وسيله ساده اندازه گيری، محدود ترين است
 در اين ميان، خط، تنها به عنوان وسيله ساده اندازه گيری، محدود ترين است. ويژگيهای آن عبارتند از  طول ( کوتاه يا بلند) ، زاويه ( منفرجه يا حاده ) و ميزان انحنا و فاصله کانونی آن. همه اينها مقادير قابل اندازه گيری اند. مشخصه خط "اندازه" است، درحاليکه امکان اندازه گيری به خودی خود مورد ترديد است بنابراين نمی توان خط را معياری کاملاً دقيق دانست.

103 تناليته يا رنگ مايه، درجات گوناگون رنگ از سياه تا سپيد، ماهيت کاملاً متفاوتی دارد. مشخصه آن "وزن" است. يک رنگ به تنهايی ممکن است بيشتر به سپيدی متمايل باشد و ديگری بيشتر به سياهی. يک رنگ دارای تناليته های مختلف است که نسبت به هم قابل مقايسه اند. بعلاوه رنگهای سياه را می توان به نرم سفيد ( در زمينه سفيد ) و رنگهای سفيد را به نرم سياه ( در زمينه سياه ) يا هردو را به رنگ خنثی ( خاکستری ) ارتباط داد.

104 سومين فاکتور رنگ است که ويژگيهای کاملاً متفاوت دارد
سومين فاکتور رنگ است که ويژگيهای کاملاً متفاوت دارد. چراکه رنگ را نه می توان وزن کرد و نه اندازه گرفت. با خط کش و ترازو نمی توان ميان دو سطح يکسان زرد و قرمز که هم اندازه اند و درخشندگی يکسانی دارند، تفاوتی قائل شد و با اين حال هنوز يک تفاوت اساسی وجود دارد که ما آن را زردی و قرمزی می ناميم.  اين مقاسه همانند شرينی و شوری – شکر و نمک است. بنابراين می توان رنگ را کيفيت دانست.

105 فصل سوم موسیقی

106 واژه موسیقی از واژه‌ای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse می‌باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است. خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژه‌های هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.

107 موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفته‌اند که مهم‌ترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه‌ای که خوش‌آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده می‌شود.

108 تعاریف گذشتگان از موسیقی
ارسطو موسیقی را یکی از شاخه‌های ریاضی می‌دانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفته‌اند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام برده‌است ولی از آنجا که همه ویژگی‌های موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز می‌دانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گسترده‌است که دارای بخش‌های گوناگون و تخصّصی می‌باشد.

109 صدا در صورتی موسیقی نامیده می‌شود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند. افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می‌بخشد.. ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمه‌ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمه هابحث می‌شود.

110 بتهون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای
بتهون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحه انسانی است. لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزیکه انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار می‌آید ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده می‌کند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.

111 تقسیم‌بندی موسیقی موسیقی به روشهای بسیاری تقسیم‌بندی می شود.
بر اساس دوره ی هنری پیدایش موسیقی گریگورین موسیقی دوره باروک موسیقی کلاسیک موسیقی مدرن

112 از لحاظ اولویت کلام یا ساز
موسیقی کلامی موسیقی بی‌کلام

113 از دیدگاه کاربردی موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران و یا موسیقی های مخصوص آرامش و مدیتیشن موسیقی فیلم موسیقی نظامی (مارشه)

114 از دیدگاه ناحیه پیدایش موسیقی بومی موسیقی نواحی موسیقی شرقی
موسیقی غربی موسیقی ایرانی موسیقی عربی موسیقی فلامنکو موسیقی کانتری (و بسیاری نواحی دیگر)

115 از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی
موسیقی مذهبی موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی و یا موسیقی صوفی گری موسیقی عروسی و یا عزا ) موسیقی پاپ موسیقی راک موسیقی کودک نوحه خوانی تواشیح

116 تئوری موسیقی تئوری موسیقی نظریه‌ای درباره نگارش و ساختار و قواعد موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج کامل‌تر شده‌است. تئوری موسیقی شامل تحلیل نت‌های ملودی و نیز بررسی آنها از دیدگاه نگارش (نت نویسی)، ریتم، هارمونی (هماهنگی عرضی نتها)، کنترپوان (هماهنگی طولی نتها) و ... است. در تئوری موسیقی به بررسی پویایی و دینامیک موسیقی نیز می‌پردازند و آن بستگی به نرمی یا سختی صداها و نت‌ها دارد. می‌توان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد. در این صورت از روشهای ریاضی برای تحلیل موسیقی استفاده می شود.

117 موسیقی بومی موسیقی بومی یا موسیقی فولکلور یا موسیقی مردمی به نوعی از موسیقی سنتی و یا به طور کلی‌تر موسیقی روستایی گفته می‌شود که در اصل توسط خانواده‌ها یا دیگر گروه‌های کوچک اجتماعی به نسلهای بعدی منتقل می‌شود. این نوع موسیقی همانند ادبیات عامه یا فولکلور، بیشتر به جای نواختن از روی نوت‌های نوشته شده، سینه به سینه و با گوش سپردن منتقل می‌شود و بیشتر محبوب طبقات پایینتر اجتماعی و روستاییان در فرهنگهای گوناگون است و قالب استانداردی ندارد.

118 موسیقی در جمهوری اسلامی ایران
در جمهوری اسلامی از همان ابتدا میتوان گفت موسیقی اسلامی پدیدار شد و خود انقلاب اسلامی ایران باعث سراییدن ترانهای اسلامی و انقلابی شد. نادر طالب زاده از کارگردانهای مطرح جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه ای بیان کرده است که: انقلاب با موسیقی شروع شد از اولین ترانهای انقلابی و اسلامی میتوان به ترانه ی خمینی ای امام و برخیزید ای شهیدان اشاره کرد.

119 موسیقی اسلامی در انقلاب اسلامی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.
۱-انقلابی - ۲-عاشورایی - ۳-تشویق برای کسب علم در جهت رونق گرفتن نهضت سواد آموزی-۴- شهدای انقلاب اسلامی- ۵ - وحدت- ۶-حماسی نمونه های از این تقسیم بندی میتوان به ترانهای ، خلبانان ، در عشق زنده بايد ،حسين كه بود ،قلم بردار ،گلستان وطن،هفته ي وحدت، طلُبوا العلم ، تحصيل علم ،پيروزي ،اُخو بولبول، جالاندئ ،نه قدرقیر میزیدیر ، یوموروخلاری ،عاشيق ،نور النبي اشاره کرد.

120 موسیقی سنتی ایرانی موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده‌است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌دان‌ها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به «باربد» و «نکیسا» اشاره کرد.

121 ردیف موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دوره آقا علی‌اکبر فراهانی (نوازنده تار دوره ناصرالدین شاه) باقی مانده‌است. آقا علی اکبر فراهانی به‌واسطه میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علی‌اکبر) به دو پسر علی‌اکبرخان به نام‌های میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفاده‌تر و معروف‌تر است، دسته‌بندی موسیقی توسط این دو استاد در قالب مجموعه نواخته‌ها و آموزش هایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده می‌شود.

122 ردیف در واقع مجموعه‌ای از مثال‌های ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژه رپرتوار در موسیقی غربی هم‌معنی است. یک مجموعه ردیف، مجموعه مثال‌هایی موسیقایی از هر کدام از گوشه‌های یک دستگاه‌است که بیانگر نسبت نت‌های مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است. گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسله زند و اوایل سلسله قاجار آغاز شده‌است. یعنی در اوایل دوره قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقام‌های چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.

123 از اولین راویان ردیف می‌توان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیف‌هایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقاحسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طاهرزاده، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نی‌داوود و... هستند. امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده می‌شوند.

124 هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالی‌ای از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده‌است و معمولاً بدین شیوه ارائه می‌شود که از درآمد دستگاه آغاز می‌کنند، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه در میانه ارائه کار می‌رسند، سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارائه تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان می‌رسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است.

125 هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارت‌اند از:
دستگاه شور دستگاه سه‌گاه دستگاه چهارگاه دستگاه همایون دستگاه ماهور دستگاه نوا دستگاه راست‌پنج‌گاه

126 آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظر است که می‌توان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظرفواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و می‌تواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. به‌طور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست ((ر)) می‌باشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش می‌کند و در نهایت روی همان نت می‌ایستد. به‌طور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در این‌جا شور) باز می‌گردد.

127 آواز ابوعطا، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم)
آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور، (درجه سوم) آواز افشاری، متعلق به دستگاه شور، (درجه چهارم) آواز دشتی، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم) آواز بیات اصفهان، متعلق به دستگاه همایون، (درجه چهارم)

128 موسیقی نواحی ایران موسیقی آذری موسیقی بختیاری موسیقی جنوب ایران
موسیقی خراسانی موسیقی گیلکی موسیقی قزوین موسیقی کردی موسیقی لرستان موسیقی مازندران موسیقی نمکدره‌ای موسیقی همدان

129 برخی آلات موسیقی نی نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانه‌ای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـره‌است. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است. سرنا سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته می‌شود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام می‌شود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر می‌دهـند و در شمال به هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته می‌شود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسی‌ها حین رقص چوبی، سرنا می‌نوازند.

130 کـرنا کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استان‌های مخـتـلف ایران به شکـل‌های متـفاوت ساخـته و اجرا می‌شود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار می‌گـیرد. نی انبان نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار می‌گیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز می‌نامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته می‌شود.

131 آلات موسیقی ضـربی دهـل دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایره‌ای شکـل آن پـوست کـشـیده شده‌است. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکه‌ای نازک می‌باشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار می‌گـیرد.

132 دایـره دایره: این ساز ضربی که از حلقه‌ای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایره‌ای شکل آن پـوست کشـیده شده‌است، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست می‌نوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.

133 طبل طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل می‌باشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران می‌نوازند. تـنـبک تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانه‌ای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانه‌ای گـشاد دارد باز می‌باشد.

134 هنر معماری

135 تعریف معماری معماری (به انگلیسی: Architecture)‏ یا مهرازی هنر و فن طراحی و ساختن بناها، فضاهای شهری و دیگر فضاهای درونی و بیرونی برای پاسخ هم‌آهنگ به نیازهای کارکردی و زیباشناسانه است.

136 تعریف های دیگر معماری معماری ردپای زمان است بر فضا. سید هادی میرمیران
معماری ردپای زمان است بر فضا سید هادی میرمیران معماری موسیقی جامد است. گوته معماری بازی احجام است در زیر نور. لوکوربوزیه

137 تفاوت بین معماری و مهندسی سازه
باید معماری را از مهندسی سازه و ساخت و ساز متمایز ساخت. گرچه بسیاری از بناها (نظیر خانه‌ها و مکان‌های عمومی) کاملا در حیطه دانش معماری‌ست، برخی سازه‌ها و بناهای دیگر (مثل یادمان‌ها، پل‌ها، کارخانه‌ها و غیرو) وجود دارند که در مرزی بین معماری و مهندسی یا معماری و هنر قرار می‌گیرند.

138 معماری فرهنگ ها هر فرهنگ دارای معماری مختص به خود است.
دورافتاده‌ترین قبایل نیز چادرها، کلبه‌ها، تزیینات و شیوه مجتمع‌سازی مربوط به خود را دارند.

139 عوامل موثر بر معماری فرهنگ ها
عوامل اقلیمی (آب و هوا، پستی‌ها و بلندی‌ها و مصالح موجود) پیشرفت‌های تکنیکی وجود نیروی کار و نهادهای اجتماعی عقاید مذهبی و نظریه‌های علمی

140 عوامل موثر بر معماری فرهنگ ها
عواملی که در بیش‌تر جوامع وجود دارند: عواملی که معمولا با نیازهای بدن انسان مرتبطند: محافظت در برابر اتفاقات هواشناختی منبع گرما مکان مناسب برای ذخیره غذا پیش‌بینی نیازهای بهداشتی

141 معماری و جامعه معماری یک هنر اجتماعی‌ست.
معماران گاه بناهایی را با ایده‌های شخصی طراحی می‌کنند و حتی می‌سازند، ولی بیشتر ساختمان‌ها با توجه به نیازهای اجتماعی طراحی می‌شوند.

142 معماری و جامعه در طراحی یک ساختمان معمار تصمیم‌گیرنده نهایی‌ست؛ ولی خواست جامعه، قوانین و درخواست‌های کارفرما بر تصمیم‌های او اثر می‌گذارند. حتی امروزه که از تجربه‌های جدید و ناآشنای ظاهری استقبال می‌شود، در بسیاری از شهرها به ویژه شهرهای تاریخی مقرراتی وجود دارد تا ساختمان‌های جدید در قالب شهری جا بیافتند و از یک زبان مشترک ظاهری پیروی کنند.

143 معماری و مهندسی هر بنا نیاز به پیش‌بینی‌های تکینیکی دارد که کار مهندس است. در حالی‌که معمار علاوه بر دیدن این نیازها، باید فراتر رود و معنا، حس یا ایده‌ای را منتقل کند.

144 معماری و مهندسی مسجد باید بیان کننده یک نظم کیهانی، منتقل‌کننده احساس ایثار و حتی آموزش‌دهنده ایمان و فلسفه مذهبی از لابلای ریختها و تزیینات باشد. یک ساختمان حکومتی هم باید دارای شخصیت خاص باشد و بازدیدکنندگان (یا شهروندان) را به یک رفتار مورد انتظار وادارد. خانه ها نه تنها عمل‌کردی و ایمن بلکه باید دارای شخصیتی گرم و خانگی باشند.

145 فصل چهارم) معماری ایرانی

146 دوره های معماری ایران پیش از اسلام: ۱-پارسی ۲- پارتی
پس از اسلام: ۱-خراسانی ۲- رازی ۳-آذری ۴-اصفهانی

147 مشخصات شیوه پارسی استفاده از سنگ بریده ، منظم و پاکتراش و گاها صیقلی و تهیه بهترین مصالح ازلحاظ مرغوبیت رنگ و دوام از هر جا که مسیر بوده است . آماده کردن پی از سنگ ریزه نهادن ستون ها در حداکثر فاصله ممکن و تا ارتفاع بسیار چشم گیر و آرایش سرستون ها با جزئیاتی که برای بردن بارسقف چوبی کاملا متناسب و منطقی باشد پوشش با شاه تیر، تیرچه چوبی تخت بریده و درودگری شده .

148 آرایش دیوارهای اطراف پلکان های کوتاه با نقش های برجسته و کنگره های زیبا و متناسب
ساختن دیوارهای جدا کننده با خشت خام و آرایش داخلی و خارجی آن با رنگ کاشی لعابدار . پرداختن فرش کف با بهترین مصالحی که در آن روزگار بوده است . تعبیه سایبان و آفتابگیرمنطقی و ضروری برای ساختمان ها .

149 چغازنبیل

150 چُغازَنبیل نیایشگاهی باستانی‌است که در زمان ایلام (عیلامی‌ها) و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. چغازنبیل بخش به‌جامانده از شهر دوراونتش است. این سازه در ۱۹۷۹ اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای‌گرفت. جامعه بین المللی برای آن ارزش استثنائی و جهانی قایل است

151 ویژگی معماری شیوه پارتی
گوناگونی در طرح‌ها و بهره گیری از اندام‌های گوناگون درونگرایی با بهره گیری از میانسرا. شکوه و عظمت دادن به ساختمان‌ها با بلند ساختن آنها

152 معبد آناهیتا

153 طاق کسری (در عراق)

154 شیوه خراسانی کلیه اصول معماری ایران را دارا می باشد و ویژگی های عمده این سبک عبارتند از: ۱- سادگی در طراحی ۲- پرهیز از بیهودگی ۳- مردم واری ۴- استفاده از مصالح بوم آورد ۵- درون گرایی

155 ویژگی های سبک خراسانی ۱- مساجد سبک خراسانی غالبا به شیوه شبستانی ساخته می شوند زیرا الگوی آنها مسجد پیامبر در مدینه النبی بوده است. ۲- از نظر نیارشی معماری شیوه خراسانی مشابه شیوه پارتی بود که اصلی ترین ویژگی های آن عبارتند از: الف: در این شیوه نیز از چفدهای مازه دار(بیز یا مرغانه ای)استفاده می شد،با این تفاوت که بلندای چفدها را کمتر می گرفتند . به حدی که درگاه کمی بلندتر از قد انسان بود. ب: ارتفاع ساختمان از هر دوره قبل و بعد آن کوتاه تر بود.

156 ۳- پلان ها و نماهای این دوره بسیار ساده بودند و تمامی مصالح به کار رفته از مصالح ساده (خشت و آجر) بوده است.

157 نمونه های سبک خراسانی - مسجد شوش - مسجد جامع فهرج - مسجد تاریخانه دامغان - اصل مسجد جامع اصفهان - مسجد جامع اردستان - مسجد جامع نایین - مسجد جامع نیریز

158 - مسجد جامع عتیق شیراز - مسجد جامع ابرقو - مسجد جامع میبد - ارگ بم در کرمان - رباط ماهی یا چاهه در سرخس

159 مسجد جامع اردستان

160 تاریخانه دامغان

161 مسجد جامع نایین

162 معرفی شیوه رازی این شیوه از معماری ایران از دوره سامانیان ، شروع می شود و شامل حکومت آل زیار ،آل بویه، دیلمیان، سلجوقیان، اتابکان و خوارزمشاهیان و تا دوره مغول (ایلخانی) ادامه دارد. بی نظیرترین شیوه معماری ایران است زیرا نعزکاری شیوه پارسی ،شکوه شیوه پارتی و دقت شیوه خراسانی با هم در این شیوه پدیدار می شوند.

163 ویژگی های سبک رازی 1- تنوع پلانها( استفاده از فرم های مدور،۸ ضلعی و استوانه) ۲- استفاده از فرم های متنوع گنبد و دستیابی به شیوه های جدید اجرای گنبد. ۳- ساخت انواع گنبد دو پوسته برای اولین بار ۴- استفاده از انواع چفدها مانند چفد مازه دار (جناقی) ۵- استفاده از انواع روش های پوشش طاق (مانند طاق چهار بخش و کلنبو،تاق چهار ترک)

164 6- اوج استعلای هنر آجرکاری و استفاده از آجرهای مرغوب و ساخت انواع گره چینی های آجری و گره سازی با آجر و کاشی (معلقی)و به کار گیری کتیبه در نما با استفاده از خطوط صاف و شکسته(کوفی بنایی) ۷- استفاده از هنر گچ بری و استفاده از انواع تزئینات گچی در تزئینات بناها. ۸- شروع استفاده از کاشی در تزئینات (البته به صورت کاشی معرق آن هم به صورت یک نگین در قلب گره چینی) ۹- حضور عملکردهای جدید در معماری (مانند مقبره ها،مدارس،کاروانسراها ،پل ها و …)

165 ۱۰- احداث ایوان در مساجد و شروع ساخت مساجد چهار ایوانی و منار سازی
۱۰- احداث ایوان در مساجد و شروع ساخت مساجد چهار ایوانی و منار سازی. ۱۱ – احداث ساختمان از پای بست با مصالح مرغوب و افزایش ارتفاع بنا. ۱۲- اجرای همزمان نما و دیوار ۱۳ -رشد شهر در بخش ربض (ربض به خانه های خارج شهر اطلاق می شد که در داخل حصار اصلی قرار نداشت)

166 آثار مهم شیوه رازی: - مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا - گنبد قابوس در گرگان - مقبره خواجه اتابک(برغوج(بزقش)) - آرامگاه ارسلان جاذب در مشهد - بقعه دوازده امام یزد - گنبد سرخ مراغه - گنبد کبود مراغه - گنبد علویان در همدان

167 - برج لاجیم در مازندران - برج رسکت در مازندران - برج رادکان در مازندران - برج های خرقان در قزوین - برج مهماندوست در دامغان - برج علاءالدین تکش در ورامین

168 بقعه دوازده امام یزد

169 مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا

170 معرفی شیوه آذری: دوره آذری اول:به دوره حکومت ایلخانان در ایران که پس از حمله مغول با حکومت هلاکوخان شروع می شود و حدود هشتاد سال با قدرت و بیست سال ،با ضعف و زبونی ایلخانان طی می شود و در نهایت با یورش تیمور به ایران ،به طور کامل از بین میرود. دوره آذری دوم: از به تصرف در آمدن ایران توسط تیمور و حکومت جانشینان وی که عده ای هم عصر با تیمور در قسمت هایی حکومت کردند بوده است.

171 ویژگی های سبک آذری: 1- جدا شدن تزئینات از ساختار اصلی دیوار(در این دوره تزئینات به صورت نما سازی به بدنه خشتی وآجری اضافه می شود.) ۲- به علت ویرانی های فراوانی که قوم مغول به جا گذاشته بود ، شتاب زیادی در ساختمان سازی وجود داشت که از این رو به پیمون بندی و بهره گیری از عناصر یکسان روی آوردند. ۳- کم شدن مصرف میزان آجر در نما و جایگزین شدن کاشی و سفال مهری(سفال با نگاره برجسته) به جای آن به خصوص در نقاط مهم بنا(ایوان،گنبد و…).

172 4- استفاده فراوان از کاشی تراش (معرق) در دوره اول و کاشی خشت و کاشی هفت رنگ در دوره دوم. ۵-استفاده فراوان از گره سازی با آجر و کاشی (معلقی) و زیاده روی در به کارگیری تزئینات از ویژگی های سبک آذری است. ۶- ساخت بناها با اندازه های بزرگ همچون گنبد سلطانیه در زنجان،مسجد علیشاه تبریز در دوره اول و در دوره دوم ساخت ارسن ها (مجموعه های شهری) بیشتر از قبل شد. ۷- استفاده از انواع نقشه با حیاط (میانسرای)چهار ایوانی.

173 آثار مهم شیوه آذری - شنب غازان - ربع رشیدی - رصدخانه‌ی مراغه - گنبد سلطانیه یا مقبره‌ی اولجایتو در زنجان - مسجد علیشاه تبریز - مسجد کبود تبریز - مسجد جامع ورامین - مسجد جامع یزد - مسجد میر چخماق یزد

174 - مسجد بی بی خانم سمرقند - مسجد میدان یا میر عماد کاشان - مجموعه بناهای آستان قدس رضوی - مسجد و مناره کالیان در بخارا - مسجد و مدرسه طلایی کاری در سمرقند - مجموعه شیخ عبدالصمد نطنز - ارسن شیخ احمد جام در مشهد - بخشی از ساختمانهای ارسن بسطام

175 میدان میرعماد کاشان

176 مسجد بی بی خانم سمرقند

177 معرفی شیوه اصفهانی این شیوه معاری ایران نیز دارای دو دوره می باشد:
۱- دوره اول از زمان قراقویونلوها تا پایان دوره حکومت محمدشاه قاجار که مهمترین دوره مربوط به صفویان می باشد. ۲- دوره دوم که دوره پسرفت (انحطاط) شهرت دارد از زمان افشاریان شروع می شود و در واقع از زمان محمد شاه قاجار انحطاط کامل شروع می شود به گو نه ای که نمی توان شیوه خاصی را جایگزین اصفهانی کرد.

178 ویژگی های شیوه اصفهانی:
1- ساده شدن طرح ها که در بیشتر ساختمانها و فضاها یا چهار پهلو (مربع) هستند یا مستطیل. ۲- در شیوه آذری با به کار گیری یک هندسه قوی ،طرح های پیچیده ای ساخته شدند اما در شیوه اصفهانی ،هندسه ساده و شکل ها و خط های شکسته بیشتر به کار رفت. ۳- در پلان ساختمان ها پیش آمدگی و پس رفتگی کمتر شد ،ولی از این شیوه به بعد ساخت گوشه های پخ در ساختمان رایج تر شد. ۴- پیمون بندی و بهره گیری از اندام ها و اندازه های یکسان دنبال شد.

179 آثار مهم معماری شیوه اصفهانی:
- کاخ چهلستون(عالی قاپو) در قزوین - میدان نقش جهان اصفهان - مسجد امام اصفهان - مسجد شیخ لطف الله اصفهان - مسجد حکیم اصفهان - مسجد هارون ولایت در اصفهان - مسجد علی در اصفهان - مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان

180 - مدرسه خان شیراز - مدرسه چهار باغ اصفهان - کاخ عالی قاپو در اصفهان - کاخ چهلستون اصفهان - کاخ هشت بهشت اصفهان - کاخ و باغ فین کاشان(صفوی) - کاخ خورشید در مشهد - کاخ صفی‌آباد در بهشهر مازندران - سر در بازار قیصریه - مجموعه گنجعلی خان کرمان

181 مجموعه گنجعلی خان کرمان

182 کاخ خورشید در مشهد

183 مدرسه خان شیراز


Laste ned ppt "دانشگاه جامع علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین"

Liknende presentasjoner


Annonser fra Google